آموزش و آموزش و اینک آموزش به کودکان در برابر تجاوز .
در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران و تمام کشور ها (در فقه که یکی از موازین شرعی قانون ما می باشد) افراد زیر پانزده سال صغیر می باشند و زیر 18 سال حق هیچگونه اموراقتصادی و مالی را ندارند و این افراد تحت تکفل والدین هستند حال کودک زیر پانزده سال را مدنظر نمی گیریم یک مرد رشید که در دام سه مرد متحد و مسلح و قوی مورد تعدی قرار بگیرد ؛راهی بجز تسلیم برایش باقی می ماندیا خیر؟ حال دختر هشت ساله که در دام سه فرد توانمند قرار گرفته و تمام آموزش هارا هم از بر شده چکاری می تواند انجام دهد با آموزشهای عالی چگونه می تواند از خود دفاع کند . دختر نه ساله؛ پسر یک ساله؛ پسر ؛ده ساله دختر .....دانش آموزان و هنر آموزان کودک که مربی با مهربانی و تهدید به آنها تعدی می کند آموزش چه کمکی به این اطفال معصوم می کند. در نتیجه بهتر نیست بجای آموزش های اقتصادی و تجاری و مهارت های فنی به مردان ایران زمین آموزش داده شود که حد خود را بدانند و از تجاوز و خودخواهی و حمله به کودکان و تجاوز گروهی دست بردارند . این کارها و این امور که دیگر تحریم و فقر و بی مسئولیت مسئولین را در بر ندارد .از مسئولین تقاضا مندیم بجای آموزش به کود کان؛آموزش بزرگسالان را در سرلوحه امور قرار دهند. بی خیالی و بی اهمیتی مسئولین به این امور باعث رشد کودک آزاری در جامعه گشته است. جامعه اسلامی که کلمه الله پرچمش را خوش نام نموده است و تمام امور و مواد قانون اساسی و قانون مدنی را برگرفته از موازین دین و شریعت اسلام و بهترین و والاترین درجه و ابهت برای یک سخنران خواندن یک آیه از قرآن یاحدیث نبوی می باشد . اما آیا مسئولین قاری قرآن به فرامین قرآن عمل می نمایند .کشور ایران به کشوری مصرف گرابا یدک کشیدن فقر و بی کاری معروف گشته است .هر گروه از مردم باسواد و دانشگاه رفته و پولدار برای براندازی گروه دیگر تشکیل گروه و احزاب نموده و در مصرف اینترنت و ارسال پیشینه و سوابق گروه دیگر دنیای مجازی را روسفید نموده است هرگاه مسئولی از پست عزیز و دلبندش عزل می شود بیانیه می نویسد و عزل خود را با حکومت علی (ع ) مقایسه می کند .آیا اگر مسئولین ما همانند حضرت علی حقشان ضایع می شد و چندسال مجبور می شدندخانه نشین باشند بردباری امیرالمومنین را داشتند که در تمام سخنانشان از مروت علی (ع ) دم می زنند پس چرا یکی از خصائص ائمه را اجرا نمی کنند .چرا قانون مدنی ما باقواعد فقه امامیه تکمیل می شود اما هیچگاه قواعد اجرانمی شود . اما با مرور برکتابهای قواعد فقه این نتیجه حاصل می شود که زمام حکومت ما بر" ید" مالکانه و غاصبانه بنا گشته است زیرا تا زمانی که مالی در دست شخصی است مالک آن مال می باشد و فکر کنم مسئولین ضمان یدو خسارات را عمومی می دانند و منافع را شخصی فتوا داده اند.
امام علی (ع ) شاید برای یک اشتباه ناچیز و نصیحت فرزندش نهج البلاغه را به رشته تحریر در آورد آنقدر به قواعد و اصول مملکت داری پایبند بودند که این کتاب را چنان با ظرافت و الطاف الهی تالیف نمودند؛ تا سرمشقی باشد برای پیروان دین اسلام .اما کدام مسئول از اشتباهات فاحش و پیاپی فرزندانشان گذشت کردند و آنهارا پند و اندرز نمودند که کشور ایران کشور جمهوری اسلامی می باشد. اگر کسی از نواقص و مشکلات و کودک آزاری سخنی بگوید فتوا می آید که چرا ناشکر هستید فلان کشور غاصب را ببینید چگونه جرم فریاد میزند .بله فلان کشور غاصب ؛ بی دین؛کافر ... نه کشور جمهوری اسلامی که تمام سخن بزرگان از ائمه می باشد . آنها بی دین هستند ما که دین و شریعت داریم چرا ظلم و ستم .اگر ایرادی بر قوانین گرفته شود می گویند زمان ائمه این امکانات نبود . پس چرا هنوز قواعد ما مبنا بر سخنان ائمه می باشد و شما به هیچکدام هم عمل نمی کنید. کاش کشور ماهم ترکیه بود و رییس جمهور و سرانش شجاعانه در شهر گذر می کردند، کاش عراق بود و استاندار دستور می داد مسئولین زیر آفتاب مثل مردم کار کنند ،کاش اندولزی بود و سران و شیوخ با مردم افطار می خوردند کاش کاش کاش وبازهم کاش از سخنان ائمه الهام نمی گرفتند و اگر خود عمل نمی کنند مردم هم مجبور به عمل ننمایند .اما همچنان ما ایرانیان مسلمان و یکتا پرست هستیم
- ۹۷/۰۵/۳۱